کد مطلب:314969 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:186

شفای جوان
بالای سر و ضریح حضرت ابوالفضل (علیه السلام) نشسته بودم كه یك وقت متوجه پیرمرد نورانی و سید جلیل القدری شدم كه دو نفر زیر بغل های او را گرفته اند، آمد در نزدیكی ما نشست. بعد فهمیدم این سید جلیل القدر (مرحوم حضرت آیت الله خوئی رضوای الله تعالی علیه) است.

سپس متوجه ضریح آقا قمر بنی هاشم (علیه السلام) شدم و در این میان جوان فلجی را دیدم كه در حدود هیجده سال سن داشت كه به ضریح حضرت بسته شده بود. شروع به زیارت كردم یك وقت متوجه سر و صدا و شلوغی شدم. گفتم چه خبر است؟ گفتند: جوان مفلوج شفا پیدا كرده است. من دویدم جلو و دیدم جوان فلج صحیح و سالم ایستاده و گفت: آقا حضرت ابوالفضل (علیه السلام) مرا شفا داده است.

جوان پتوی خود را برداشت و به طرف صحن فرار كرد. جمعیت دورش را گرفتند و لباس هایش را پاره پاره كردند و به عنوان تبرك بردند. بعد فهمیدم كه این جوان را سه چهار روزی به ضریح بسته بودند. [1] .



[ صفحه 535]




[1] كرامات العباسيه ص 45.